همهچیز از بحث آزاد کلاس آقای "ارل" شروع شد. بحثی دربارهی افسانهها و فولکلورها که به چاه آرزوها ختم شد. چاهی قدیمی در شهر که اگر سکهای در آن میانداختی و آرزو میکردی آرزویت برآورده میشد. بعد از اینکه آرزوی یکی از بچههای کلاس بههمین شیوه برآورده میشود همه دوباره به قدرت چاه ایمان میآورند و سیل آرزوهاست که روانه میشود. دراینمیان سه همکلاسی "ارنست"، "رایان" و "لیزی" به برآورده شدن آرزوها کمک میکنند. آنها وسایلی را از زیرشیروانی خانهی پدربزرگ ارنست بیرون میآورند که هرکدام به شکل معجزهآسایی راه خود را میروند تا به برآورده شدن آرزویی کمک کنند.
داستان از دید دانای کل روایت شده و سیر اتفاقات و روابط علتومعلولی که برای داستان و نحوه برآورده شدن آرزوها در نظر گرفته شده بسیار جالب و باورپذیر است.
جهت مشاهده این بخش، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به سایت