داستان درباره پسري 16 ساله به نام "سینا" است كه مشكلات روحي فراواني دارد چراكه پدرش در كودكي، او و مادرش را بخاطر عشق قديمياش رها كرده است و حالا اين پسر بايد بر مشكلاتش غلبه كند و به زندگي عادي برگردد. سینا ترسها و کارهایش را از همه، به جز مادرش پنهان میکند. او دورههای مشاوره و رواندرمانی را پشت سر میگذارد ولی آن را از دوستانش پنهان میکند. دوستی با "نثار"، پسر سرایدار افغان را نیز پنهان میکند. ترس از رهاشدگیِ دوباره زندگیاش را سراسر دروغ کرده است. «طعم سیب زرد» داستان روانشناسی خوبی است.