مرد در آخرین روزهای جنگ دوازده تانک دشمن را شکار میکند و به شکارچی تانک ملقب میشود. غرور او زمانی به اوج خود میرسد که مراسمی برای وی گرفته میشود و بابت تقدیر و تشکر هدیه کوچکی دریافت میکند. او هدیه را تا رسیدن به خانه باز نمیکند و در رویای خود، مبلغ پول فراوانی را تصور میکند که میتواند او را به آرزوهایش برساند. با باز شدن بسته، کاخ آرزوهای مرد ویران میشود ... . کتاب با نثر ملایمی همراه با تصاویر کاریکاتوری، به شکل طنز وقایع و خاطرات جنگ و اسارت را به تصویر کشیده است.