یک کرم شب تاب کوچک به نام "تابا" فکر میکند نورش خیلی کم است و به هیچ دردی نمیخورد. تا اینکه یک شب صدای گریه و نالهای میشنود و میبیند که بچه آهویی در تاریکی جنگل داخل گودالی افتاده ... . داستانی دربارهی اهمیت همکاری و معجزهی کار گروهی. تصویرگری بسیار جذاب و خوش رنگ و لعاب است.