shhr-mmwly_image

شهر "دره‌ي نيمه شب" قبلا پر از جادو بود. مردم دسته‌هاي مختلفي بودند كه جادو در رگ‌هاي آنان جريان داشت؛ گروهي با آواز خواندن باران را به دره مي‌آوردند، گروهي رازها را در كيك مي‌پختند، گروهي مي‌توانستند نامرئي شوند و ... اما دو برادر كه نوازنده بودند و با موسيقي جادويي‌شان همه را شاد و خوشحال مي‌كردند، بر اثر حسادت به يكديگر دچار نوعي نفرين شدند و پس از آن جادو از شهر رخت بربست. حالا دختري به نام "فليسيتي" كه از نوادگان يكي از همان برادران است به همراه مادر و خواهرش به اين شهر آمده و مي‌خواهد نفرين را باطل كند.

ناشر
رده سنی
عنوان
شهر معمولی
نویسنده
ناتالي لويد
مترجم
نيلوفر امن‌زاده
موضوع
داستان تخيلی
مخاطب
دختر
0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
امتیاز شما:
CAPTCHA Image

جهت مشاهده این بخش، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.

ورود به سایت