در «سال سوم در مدرسه مالوری» دارل باز هم در راه مدرسه مالوری است و باخبر میشود که این بار دوست صمیمیاش سلی هوپ اریون گرفته و برای مدتی باید در خانه بماند. دارل و سلی همیشه با هم به مدرسه میرفتند. یا پدر سلی آنها را میرساند یا پدر دارل. ولی حالا قرار است دارل با دختر تازهواردی به اسم زرلدا به مدرسه برود. زرلدا اهل ایالات متحده است. فقط یک سال پیش مادربزرگش در انگلستان میماند و این مدت به مدرسه شبانهروزی مالوری میآید. غیر از زرالدا یک دختر تازهوارد دیگر هم هست. دختری به اسم ویلهلمینا که تنها دختر خانواده است و هفت برادر دارد و انتظار میرود رفتاری شبیه پسرها داشته باشد. انتظار بیراهی نیست و ویلهلمینا روز ورود همراه هفت برادرش با اسب به مدرسه میآید.