کتاب «قصههای مامانجونی و زیارت»، مجموعهای 5 جلدی دربارهی فلسفه و آداب زیارت است. شخصیت اول و راوی داستان پسری کلاس چهارمی به نام "امیرعلی" است که خواهری 8 ساله به نام "اسرا" دارد. مامانجونی و باباجونی هم با خانوادهی آنها زندگی میکنند. آنها دلتنگ زیارت امام رضا (علیه السلام) هستند و تصمیم میگیرند با قطار به مشهد بروند. در جلد چهارم در نزدیکی مشهد امیرعلی به کوپه روحانی جوان و بچههای گروه سرود سر میزند. در همین حین فردی که یواشکی وارد قطار شده توسط ماموران دستگیر میشود و همین ماجرا روحانی را به یاد سفر حجش میاندازد. جایی که وهابیها او را به خاطر زیارت کردن امامان در بقیع دستگیر کردند.