"تورگن" که انسان خوب و شریفی است در اوایل زندگی همسر و فرزندش را از دست میدهد. مردم قبیلهاش، به بهانهی اینکه او با شیاطین در ارتباط است با او قطع رابطه میکنند و این بر تنهایی تورگن اضافه میکند. در ادامه تورگن که روحیه لطیف و مهربانی دارد، خودش را وقف حفاظت از قوچهای وحشی کوهستان میکند. از طرف دیگر در همسایگی تورگن یک زن بیوه همراه دو فرزند خردسالش زندگی میکند. روزگار این خانواده به سختی میگذرد. اما آنها مانند سایر افراد قبیله از تورگن دوری نمیکنند و به او احترام میگذارند. تورگن که حالا پیرمردی است کمکم به این خانواده نزدیک شده و به آنها کمک میکند. این داستان، روایتگر شفقت، انسانیت و گریز از تنهایی شخصیتی بوده و برای پایه ششم دبستان و بالاتر مناسب است.