فینزل، فالگیر و پیشگوی دهکده «پلاو» بود و به قدرت جادوییاش میبالید. او میتوانست از روی تکهای از اشیای افراد، گذشته و آیندهی آنها را بازگو کند. روزی مردی به نام «پاول» که آدم سادهلوحی بود، برای گرفتن فالش نزد فینزل رفت و ... . داستانی تخیلی که پیام آن این است که آدم هر چقدر زرنگ باشد اگر نادرست و کلک باشد حتما در دام مشکلات میافتد و سادگی و صداقت نهایتا باعث نجات است. مناسب قصهگویی.