"اقبال" پسری است که در بنگلادش زندگی میکند. در آن کشور اکثر روزهای سال بارانهای شدید موسمی میبارد و به همین دلیل مادرش و دیگر زنان مجبورند در خانه آشپزی کنند، اما دود آنها را به شدت اذیت میکند. اقبال به همراه خواهرش سعدیه تلاش میکند که این مشکل را برطرف کند. او در نمایشگاه علمی منطقه که در مدرسه برگزار شده شرکت میکند و با اختراع اجاق گاز خورشیدی هم جایزه نفر اول را کسب میکند و هم به خانوادهاش برای رهایی از دود اجاق کمک میکند. این کتاب برای ایجاد انگیزه در افراد، برای انجام کارهای به ظاهر ساده و کوچک و گرفتن نتایج بزرگ و اساسی مفید است.