مجموعهی "قصههای تصویری از کیمیای سعادت" اقتباسی است از داستانهای کیمیای سعادت نوشتهی ابوحامد محمد بن غزالی. هر جلد از این مجموعه شامل یک داستان اخلاقی و پندآموز است. خلاصهی داستان "پادشاه و فرشتهی مرگ" از این قرار است: پادشاه ستمگری که از مردم مالیاتهای سنگینی گرفته و خزانهاش را پر از طلا و جواهر کرده بود، تصمیم گرفت با شکوه و جلال بسیار به قصر خارج از شهر برود و مدتی استراحت کند؛ اما در میان راه، فرشتهی مرگ به صورت پیرمردِ درویشی جلوی او را گرفت. پادشاه ابتدا عصبانی شد و پیرمرد را تهدید کرد؛ اما وقتی پیرمرد به او گفت که کیست و مأموریتش چیست، زبان پادشاه بند آمد.