الاغ کوچولو دوست داشت همیشه علف بخورد. مادرش سعی میکرد الاغ کوچولو را راضی کند تا خوراکیهای دیگر را هم امتحان کند، ولی او قبول نمیکرد و فقط علف میخورد. یک روز الاغ کوچولو بعد از خوردن علف به کنار رودخانه رفت و ناگهان عکس خودش را در آب دید! خیلی تعجب کرد؛ چون دستها، پاها، گوشها و کل بدنش سبز شده بود!
داستانی ساده و تاثیرگذار دربارهی تغذیه، پرخوری و بدغذایی کودکان.