nazknarnjy_image

نازک نارنجی چاق و چله بود. آرواره‌های قوی داشت و وقتی با همبازی‌هایش بازی می‌کرد، همیشه برنده بود. ولی خیلی زودرنج بود. وقتی کسی به او می‌گفت چه گوش‌های نازی داری، ناراحت می‌شد. وقتی به او می‌گفتند چه پاهای قوی ومحکمی داری ناراحت می‌شد. خلاصه از هر حرفی دلخور می‌شد تا این که … . این داستان در مورد زود رنجی است و بسیار خوب موضوع را طرح کرده و به نتیجه‌ی خوبی نیز رسیده است. مناسب قصه‌گويي.

ناشر
عنوان
نازک‌ نارنجی
نویسنده
هلن لستر
مترجم
صبا رفیع
موضوع
مهارت‌های رفتاری -- داستان
مخاطب
دختر و پسر
0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
امتیاز شما:
CAPTCHA Image