در کتاب «موشی و دردسرهایش» به کودکان کمک میشود احساسات خود را بهتر بشناسند و آنها را به خوبی کنترل کنند. در این کتاب، وقتی بچهها "موشی" را بازی نمیدهند او غمگین میشود. یا وقتی دلش میخواهد که درباره چیزی حرف بزند ولی کسی به حرفش گوش نمیدهد یا وقتی آسیب میبیند و ... . او دلش میخواهد خوشحال باشد، به همین خاطر یاد میگیرد وقتی غمگین است گریه کند و با کسی درددل کند، بعد از مدت کوتاهی حالش بهتر میشود و به پارک میرود و با دوستانش بازی میکند.