کیتلین دختری یازده ساله است که سندرم آسپرگر -نوعی اختلال اوتیسم- دارد و در برقراری ارتباط با دیگران، مهارتهای اجتماعی، انجام فعالیتهای تکراری، تمرکز بر قوانین و ... دچار مشکل است. کیتلین همراه پدرش زندگی میکند و برادرش را در حادثهی تیراندازی از دست داده است. پیش از این حادثهی تلخ، کیتلین همچون مرغ مقلد از راهنماییهای برادرش، دون، برای کنترل رفتارهای اوتیسمیاش استفاده میکرد. حالا او تنها دوست و راهنمای زندگیاش را از دست داده و در کنار پدرش که شدیدا افسرده شده، روزبهروز بیشتر سردرگم میشود. دنیای کیتلین سیاه و سفید است و تقسیم میشود به چیزهای خوب و چیزهای بد، با این حال او تلاش میکند تا زندگیاش را از غم و اندوه نجات دهد و در این راه موفق میشود.
کتاب حول دو محور اصلی میچرخد، پرهیز از خشونت، و توجه به بیماران مبتلا به اوتیسم.