جلد چهارم از مجموعهی «دوندهی هزارتو» در واقع فلش بک به سیزده سال قبل است. زمانی که زبانههای خورشید به زمین برخورده کردهاند و فجایع پس از آن را به تصویر میکشد. در این میان دو نوجوان به نامهای "مارک" و "تیرینا" که دوست و همکلاسی هستند برای زنده ماندن تلاش میکنند و با گروهی دیگر خود را به مکان امنی در کوهستان میرسانند. پس از یک سال که با همراهی دیگر بازماندگان در حال ساختن دهکده هستند تا زندگی جدیدی را شروع کنند؛ مورد حملهی سفینهی پرنده قرار میگیرند. افرادی با پوشش عجیب و ماسک از داخل سفینه به مردم تیراندازی میکنند تیرهایی عجیب که حامل ویروس هستند. مارک و یک کهنه سرباز کارکشته به نام "الک" دنبال ماجرا را میگیرند و متوجه میشوند که "ائتلاف پسابرخورد" -متشکل از دولتهای بازمانده در زمین- برای کنترل کردن جمعیت، ویروس بسیار خطرناک و مسری را بین مردم پخش کردهاند تا نیمی از جمعیت را از بین ببرند.
جهت مشاهده این بخش، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به سایت