مجموعهی «کارآگاه زبل» داستان كارآگاهي نسبتا جذاب و گيرايي است كه پسري به نام "مایکل" شخصیت اصلی داستانهايش است. در این مجموعه، مایکل، با استفاده از تفکر استقرایی و بررسی سرنخهای جزئی و چیدن چندبارهی آنها کنار یکدیگر موفق میشود هربار معمای پیش رو را بهدرستی حل کند. او اهميت دادن به همهي جزئيات و دقت در مشاهدهي درست وقايع را دستور اصلي كار خود قرار داده است. نكتهي ديگر اينكه داستان هر جلد مجزا است و با پایان یافتن هر کتاب پروندهی آن معما بسته میشود؛ به این ترتیب کودک لزومی به خواندن پی در پی داستانها ندارد و حتی اگر سایر جلدها را نخوانده باشد، کاملاً از ماجرا سر درمیآورد.
در كتاب «مار سر به نيست شده» رُزاموند برای دوستش مایکل کارت دعوت آورده و او را به جشن تولد دخترخالهاش، الیزابت، دعوت کرده است. مایکل که کارآگاهی زبروزرنگ است، همان اول ماجرا متوجه میشود که این یک جشن تولد معمولی نیست. چون الیزابت کمی عجیبوغریب است و حیوانات خانگیاش، چندتا مار بزرگ و واقعاً ترسناکاند! با اینکه باران میآید جشن تولد برگزار میشود و مهمانها هم از راه میرسند، فقط یک اتفاق بد کوچولو افتاده است. جناب جالوت ابرغول گم شده است. او بزرگترین و ترسناکترین مار خانگی الیزابت است.