تیم، پسر کوچولویی است که قرار است واکسن بزند و به خاطر حرفهای دوستش و خواهرش از واکسن زدن میترسد و فکر میکند خیلی درد دارد. او در درمانگاه بچههای همسنوسال خودش را میبیند که همه واکسن زدهاند اما گریه نمیکنند. تیم، فکر میکند شاید برعکس حرف خواهرش واکسن زدن خیلی هم درد ندارد. داستانی تصویری دربارهی ترسها و نگرانیهای بچهها.