مجموعهي «کوتیکوتوله» داستانهای یک غول کوچولو است که داستانهای بامزهاي خلق میكند. کوتی کوتوله تصمیم میگیرد یک آدم خوشمزه برای خوردن پیدا کند که به خالهپیرزن میرسد اما خالهپیرزن آنقدر مهربان است که کوتی با او دوست میشود و کنارش میماند. اما این غول بامزه هیچچیزی بلد نیست و در انجام کارهای آدمها و فهمیدن حرفهایشان، با اشکالاتی روبهرو میشود که ماجراهای جالب و خندهداری را به وجود میآورند. در داستان کوتی کوتوله: همسایهي خاله، خاله پیرزن نانبرنجی میپزد و کوتی کوتوله دور و بر خاله میچرخید و تمام نانبرنجیها را میخورد، خاله پیرزن دید اينطوري تمام نانبرنجیها خورده میشود و چیزی باقی نمیماند به همینخاطر گفت: غولکم بهتر است بروی به همسایه سر بزنی؛ کوتی قبول کرد و دو تا نان برنجی داغ برداشت و رفت ولي زود برگشت آن هم با سر و کلهی کبود؛ خاله از کوتی پرسید چی شده، کی این بلا رو سرت آورده، چی کار کردی که این جوری شد. کوتی گفت همان کاری را کردم که شما گفتی!
این کتاب براي قصهگويي كودكان 3 سال به بالا است.