داستان کرمی است که همیشه به دنبال تایید گرفتن از دیگران است و برای گرفتن تایید حاضر است دست به هرکاری بزند. کرم سه نقطه وقتی فهمید که صدآفرین شنیدن چقدر کیف دارد، تصمیم گرفت هرکاری بکند و خودش را به آب و آتش بزند تا بازهم ديگران به او صدآفرین بگويند. بعضیوقتها کارهایش خیلیخوب بودند و البته به نفع دیگران هم بودند، مثلا خاموش کردن آتش، کندل تونل بزرگ از اینسر شهر تا آنسر شهر، بعضیوقتها هم اصلا کاری برای انجام دادن نبود، اما کرم که دوست داشت دیگران تاییدش کنند، کاری برای خودش دست و پا میکرد. اما یک روز فهمید که خیلی خیلی تنها و غمگین است.
پيام داستان اين است كه هر موجودی برای هدف مشخصی آفریده شده و تواناییها و ناتوانیهایی دارد.