کفاشی ماهر در دهکدهای کوچک با همسرش زندگی میکند. او کفشهای بسیار خوب و با دوامی میسازد. اما پس از مدتی به دلیل جمعیت کم ده، مشتریانش به پایان میرسند. زندگی او به نقطه دشواری ميرسد تا اينكه موجواتی مرموز نیمه شب برایش کفشهای خارقالعادهای میسازند. کفاش و همسرش کنجکاوند تا متوجه شوند این موجودات چه هستند.