اين كتاب مجموعه داستانهایی دربارهی شخصیتی به نام "بوئر" که دختربچهای معلول است به همراه پدربزرگش "دوبائو" است. داستان اول: بوئر میخواهد شنا کند اما هیچ استخری به او اجازه نمیدهد که در آن شنا کند چون او معلول است حالا پدربزرگش کار جالبی برای او انجام میدهد. داستان دوم: بوئر متوجه میشود که پدربزرگش وقتی بچه بود چه کارهایی انجام میداد. داستان سوم: بوئر میفهمد که شغل پدربزرگش چه بوده است. او پستچی بود! در این داستان چگونگی آشنا شدن پدربزرگ و مادربزرگ بوئر نيز مطرح شده است. در داستان چهارم با همسایه نقاش و دوست پدربزرگ بوئر آشنا شده و بوئر نقاشی کشیدن را یاد میگیرد. پیام داستان: اگر اهدافتان را مصمم دنبال کنید حتما موفق میشوید. چون شخصیت اصلی معلول است به خوبی میتواند نمونهای برای روحیهی موفق در یک زندگی باشد و امید را ترویج دهد.