داستان دربارهی کوالایی است که همیشه به درختش چسبیده و دلش نمیخواهد از منطقهی امنش بیرون بیاید. دوستانش از او دعوت میکنند که از درخت پایین بیاید تا باهم بازی کنند اما کوالا نمیخواهد تغییری در زندگیاش ایجاد کند. داستانی دربارهی غلبه بر ترسها و شجاعت انجام دادن کارهای جدید و روبهرو شدن با موقعیتهای جدید.