عمارت، دیلان را دچار توهم میکند و به او میقبولاند که دارد در یک فیلم ترسناک بازی میکند. دیلان فریب لارکسپر را میخورد و ماسک دلقک را به روی صورت میگذارد و کارهایی که لارکسپر از او میخواهد انجام میدهد اما پساز مدتی متوجه میشود که ماسک به صورت او چسبیده و جدا نمیشود و خودش نیز کاملاً تحت تسلط موجود دیگری است و در حال صدمه زدن به دوستانش!
پاپی و مارکوس متوجه میشوند ارواح دیگری نیز در عمارت حضور دارند. پنج بچهای که خود را یتیمهای اولیه مینامند قصد دارند به آنها کمک کنند و سرنخی در اختیارشان میگذارند. بچهها با دنبال کردن سرنخ به معماهایی میرسند که با حل کردن هر کدام یک قدم به خروج از عمارت نزدیکتر میشوند. در همین حین رازهای مخوفی درباره سایروس کالدول کشف میکنند و در مرحله آخر با خود او روبرو میشوند. سرانجام پساز اتفاقاتی، موفق میشوند از عمارت خارج شوند اما در بیرون عمارت نیز موجود سایهای دست از سر آنها برنمیدارد!