jangi-ke-nejatam-dad_image

جنگی که نجاتم داد

امتیاز کارشناسان:

داستانی روان و لطیف است ولی به دلیل اینکه در زمان جنگ جهانی اتفاق افتاده است یادآور اضطراب‌ها و نگرانی‌های جنگ می‌باشد. خواهر و برادری به دلیل مرگ پدر مهربان و داشتن مادر بی‌فکر و بی‌توجه و شاید هم کم‌عقل، اتفاقاتی برایشان می‌افتد که با یک دلی و مهربانی و حمایت یکدیگر و هم‌چنین لطف پروردگار حوادث بسیار خوب و گاهی بد و ملال آور را پشت سر می‌گذارند. پایان داستان هم معجونی از بدی‌های جنگ و شیرینی محبت و عشق به انسان‌ها است. 

"آدا" دختر نوجوانی است که به سبب نقص مادرزادی نمی‌تواند حرکت کند. داستان در سال ۱۹۳۹ آغاز جنگ جهانی دوم  رخ می‌دهد، دوره‌ای كه معلولیت جسمی معادل معلولیت ذهنی شمرده می‌شد. آدا به همراه برادر و مادرش در لندن زندگی می‌کند. یکی از پاهای او مشکل دارد و نمی‌تواند راه برود. مادر که خرج زندگی بر دوشش است با آدا بسیار نامهربان است. او آدا را در خانه زندانی کرده است و به او اجازه نمی‌دهد بیرون برود. دنیای آدا به خانه کوچک‌شان و فضایی که می‌تواند از پنجره‌ی اتاقش ببیند محدود است و از بسیاری چیزها مانند درخت یا چمن هیچ تصور و شناختی ندارد. تنها دلخوشی او برادر کوچکش است اما وقتی برادرش آن قدر بزرگ می‌شود که به مدرسه برود آدا می‌فهمد که باید کاری برای خودش بکند و پنهان از چشم مادر یاد می‌گیرد که چگونه راه برود. جنگ جهانی دوم شروع می‌شود و کودکان به مناطق روستایی فرستاده می‌شوند تا از بمباران در امان باشند. آدا امیدوار است که مادر او را همراه برادرش جیمی به منطقه‌ی امن بفرستد. اما مادر با بی‌رحمی می‌گوید که هیچ خانواده «درست و حسابی» او را نخواهد پذیرفت. اما آدا نمی‌خواهد این فرصت ویژه را برای خلاص شدن از دست مادر نامهربانش از دست بدهد.

ناشر
رده سنی
عنوان
جنگی که نجاتم داد
نویسنده
کیمبرلی بروبیکر برادلی
مترجم
مرضیه ورشوساز
موضوع
جنگ جهانی دوم - داستان
مخاطب
دختر
0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
امتیاز شما:
CAPTCHA Image