پویان جثهٔ کوچکی دارد، به همین خاطر امید اذیتش میکند. امید به چند نفر از همکلاسیهای دیگر پویان هم زور میگوید و خوراکیها و وسایل آنها را بدون اجازه برمیدارد. پویان از کارهای امید خیلی ناراحت است، اما چون زورش به امید نمیرسد مجبور است به حرفهایش گوش کند. بالاخره تصمیم میگیرد با خوردن خوراکیهای مقوی خودش را تقویت کند و جلوی زورگوییهای امید بایستد ولی از کارش نتیجه نمیگیرد. مامان که از ماجراهای توی مدرسه و زورگوییهای امید خبردار میشود، راه درستِ مقابله کردن با زورگویی را به پویان یاد میدهد.