در مجموعهی «قصههایی از امام محمدباقر (ع)»، گوشههایی از زندگی امام پنجم شیعیان در روایتی داستانی و مصور ترسیم میگردد. جلد نهم داستان دو تن از یاران اهلبیت (علیه السلام) با نامهای «نعمان» و «جابر» است که به دیدار امام باقر (علیه السلام) میروند و پس از دیدار ایشان به شهر خود باز میگردند. در راه بازگشت سواری از سوی امام نزد جابر میآید و به او نامهای میدهد. در آن نامه امام از جابر خواسته بود تا بهمحض رسیدن به محل سکونتش خودش را به دیوانگی بزند؛ جابر علت این کار نمیداند اما از دستور امامش اطاعت میکند.