goosfand-bozorg_image

گوسفندی که می‌خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ

امتیاز کارشناسان:

داستان درباره‌ی گوسفند عجولی به نام "برفی" است. او، بی‌صبرانه منتظر است تا هرچه زودتر بزرگ شود برای همین، تصمیم می‌گیرد که علف بیشتری بخورد. برفی، هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، آنقدر رشد می‌کند که دیگر علف‌ها برای‌اش کافی نیستند. سرانجام، برفی تمام دنیا را می‌بلعد و تنها می‌شود، تنها و غمگین. داستانی درباره‌ی طمع و زیاده‌خواهی!

عنوان
گوسفندی که می‌خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ
نویسنده
ژوزف تئوبالد
مترجم
نورا حق پرست
موضوع
طمع -- داستان
مخاطب
دختر و پسر
0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
امتیاز شما:
CAPTCHA Image