این کتاب، داستان گردنبند با برکت است که به صورت شعر درآمده؛ پیرمردی فقیر و درمانده خدمت پیامبر (صل الله علیه و آله) آمد و گفت به من کمک کنید. پیامبر(صل الله علیه و آله) به بلال گفت او را به خانهی فاطمه (سلام الله علیها) ببر که او هیچکس را ناامید از درگاهش بیرون نمیکند. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز گردنبندی به پیرمرد بخشید. با لطف و عنایت خداوند این گردنبند گرسنهاى را سير، مستمندى را بینياز، غلامى را آزاد كرد و درنهایت هم به دست صاحبش بازگشت.