فلورا دختری ده ساله است پدر و مادرش طلاق گرفتهاند و او با مادرش که نویسندهی رمانهای عاشقانه است زندگی میکند. فلورا تنهاست و از نظر مادرش، دختری عجیب و غریب است که نمیتواند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند. فلورا نیز فکر میکند مادرش به او توجه ندارد و آباژورش را بیشتر از او دوست دارد! فلورا در دنیای کتابهای کمیک و ابرقهرمانها سیر میکند تا اینکه سنجابی به داخل جاروبرقی خانم همسایه کشیده میشود. فلورا سنجاب را نجات میدهد اما دیگر یک سنجاب معمولی نیست؛ میتواند تایپ کند، شعر بگوید، پرواز کند و ... . فلورا به این سنجاب دلبسته میشود و او را ابرقهرمان میداند اما مادرش با نگهداری سنجاب مخالف است و سعی میکند او را از بین ببرد!
جهت مشاهده این بخش، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود به سایت