کتاب حاضر داستان دو دختر را روایت میکند که بنا به تعریفهای مادرشان از جلگه نیلوفران دوست دارند که برای یکبار هم که شده به این جلگه زیبا سفر کنند. این دو دخترخاله مهربان همینطور که در رویاهای خود جلگه نیلوفران و چهره عمه مر مر را تصور میکنند، پدران هر دو موافقت میکنند که آنها به جلگه نیلوفران بروند به شرط اینکه در همه نمرات خود نمره بیست بگیرند. این دو دختر تمام سعی خود را میکنند تا در نهایت به جلگه نیلوفران سفر کرده و اتفاقات هیجانانگیزی را تجربه میکنند. این دو در طول سفر نماز خواندن و نیایش با پروردگار را میآموزند و به این نگاه میرسند که باید در همهجا و در هر شرایطی شکر خدواند را به جا بیاورند...
نویسنده کتاب سعی کرده با تکیه بر هفده رکعت نمازی که یک انسان در طول شبانه روز میخواند، داستان خود را در هفده بخش خلاصه کرده و در هر بخش به نوعی نماز خواندن و فواید آن را به کودکان و نوجوانان آموزش دهد. این کتاب سعی می کند تا مراحل نمازخواندن را در ذهن خوانندگان خود شبیهسازی کند و در نهایت آنان را به خواندن نماز و ستایش پروردگار ترغیب نماید.
این داستان به لحاظ محتوایی برای پایه سوم مناسب است اما متن کمی سنگین بوده و ممکن است مطالعه برایشان سخت باشد. برای قصهگویی مربیان نیز بسیار عالی است.