drkht-mjsmh_image

مجموعه‌ی "قصه‌های تصویری از کیمیای سعادت" اقتباسی است از داستان‌های کیمیای سعادت نوشته‌ی ابوحامد محمد بن غزالی. هر جلد از این مجموعه شامل یک داستان اخلاقی و پندآموز است. خلاصه‌ی داستان "درخت مجسمه" از این قرار است: «حنیف» که مرد خداپرستی بود، متوجه شد در شهری به نام «هیران»، مردم درخت خشکی را می‌‏پرستند. او تصمیم گرفت به آنجا برود و درخت را قطع کند و با تبرش به راه افتاد. در میان راه، شیطان خود را به صورت پیرمردی درآورد، به حنیف نزدیک شد و از او خواست که به آن شهر نرود. حنیف نمی‎‌دانست آن پیرمرد کیست؛ اما می‎‌خواست آن کار را انجام دهد. آن‌ها با هم گلاویز شدند ... .

نویسندگان
ناشر
رده سنی
عنوان
قصه‌های تصویری از کیمیای سعادت 9: درخت مجسمه
تصویرگر
مریم استکی
موضوع
ادبيات كهن
مخاطب
دختر و پسر
0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
امتیاز شما:
CAPTCHA Image