داستان بزی است که از گلهاش جا مانده و گم میشود. از قضا در راهش یک دیگ است که سر بز داخل آن گیر میکند و هر جا میرود مردم فکر میکنند دیو است. در نهایت صاحبش او را پیدا میکند و دیگ را از سرش در میآورند و همگی به این موضوع میخندند. در خلال داستان بازیهای هوش و سرگرمی هم دارد که جالب است.