کتاب درخت بخشنده با روایتی جذاب و تصویرگری هنرمندانه، داستان پسر خردسالی را به تصویر میکشد که با شاخههای یک درخت بازی میکند، سیبهایش را میخورد و در سایهاش میخوابد.
پسرک و درخت با یکدیگر انس میگیرند اما پسر که بزرگ میشود دچار روزمرهگی شده و به دنبال زندگی خود میرود. او درخت را ترک میکند اما هر زمان که بازمیگردد و چیزی از درخت طلب میکند درخت با محبت برخورد کرده و او را بیپاسخ نمیگذارد. زمانی که برای بار آخر پسر نزد درخت میآید، چنان پیر شده که هیچ کدام از خوشیهای گذشته باعث لذت او نمیشود. درخت نیز به او اعتراف میکند که چیزی برای بخشیدن ندارد. پسر نیز اعتراف میکند که دیگر چیزی نمیخواهد، بنابراین آن دو، فقط کنار هم مینشینند و آرامش را تجربه میکنند.
اين كتاب کنایهای است از بخشش، فداکاری و گذشت؛ همچون رابطهی مادر و فرزند.