در کتاب تصویری «چتری با پروانههای سفید» دو ساعت مانده به تحویل سال و هرکس دغدغههای لحظه آخری خودش را دارد تا زودتر به خانه برسد و لحظهی تحویل سال پای سفرهی هفت سین باشد. اما کارها خوب پیش نمیرود؛ اردلان در آرایشگاه منتظر است نوبتش شود اما آرایشگر کار او را به تعویق میاندازد، آتوسا پشت در خیاطی مانده و خانم خیاط که گوشش سنگین است صدای در را نمیشنود که لباس آتوسا را بدهد، علی و مریم باید زودتر گلهایشان را بفروشند و به خانه بروند. این داستان دربارهی کمک به یکدیگر، همدلی، پرورش حس انسان دوستی و ... است.