مجموعهی "قصههای تصویری از کیمیای سعادت" اقتباسی است از داستانهای کیمیای سعادت نوشتهی ابوحامد محمد بن غزالی. هر جلد از این مجموعه شامل یک داستان اخلاقی و پندآموز است. خلاصهی داستان "چراغی که خاموش شد" از این قرار است: حاکم مرد خوبی بود. او سعی میکرد مردم از او راضی باشند. مالیاتها را کم کرده بود و شبها به مردم سرکشی و به وضع آنها رسیدگی میکرد. روزی یکی از دوستان قدیمی حاکم که تاجر بود، به دیدن او آمد. حاکم از دیدن او بسیار خوشحال شد، او را به اتاق مخصوص خودش برد و مشغول پذیرایی از او شد. هنگامیکه سخت سرگرم صحبت بودند، چراغ روی طاقچه خاموش شد و... .