داستان پسری به نام "چستر هووارد" است که مدارس زیادی را تجربه کرده (به واسطه شغل مادرش)، اما این مدرسه به طرز شگفتآوری با بقیه متفاوت است. این تفاوت در ابتدا به نظرش حال به همزن میآید اما به تدریج نگاه او تغییر میکند. از طرفی همکلاسی و بغلدستیاش جو گاردنر، دانش آموزی بسیار بدخط و دیرفهم اما با توانایی و استعدادهای ویژه است، نه معلم، نه بقیه و نه حتی خود جو این مساله را نمیداند تا اینکه چستر او را کشف میکند. داستان جذاب است و مفید زیرا به خواننده نشان میدهد که ممکن است برخی افراد مثل جو از خیلی مواهب الهی محروم باشند و استعداد خیلی کارها را نداشته باشند اما بتوانند کارهای خاص دیگری انجام دهند. توصیفات کتاب بسیار جذاب و خنده دار است اگرچه گاهی بیاحترامی خفیفی هم در آن دیده میشود! اما موضوعات اصلی داستان که تغییر نگاه به قضایا، کمک کردن به یکدیگر، قضاوت نکردن از روی ظاهر، وقت گذاشتن برای دیگران، همدلی و دلسوزی و در نهایت انسان دوستی است باعث میشود آن مسائل جزئی نادیده گرفته شود.