داستانی جذاب، خیالانگیز، وهمآلود و کمی ترسناک است با یک پیام بسیار خوب: گاهی اوقات بعضی موارد خرافی و ترسناک و ... به نفع بعضی از افراد است و به همین دلیل کسی در صدد رفع آن ترس و هول و هراس بر نمیآید. از بلندی نیناک صدای ناله و زوزه و جیغ می آید و این باعث شهرت و معروفیت دهی که در پایین کوه است شده. وقتی پسرکی متوجه میشود که صدا مربوط به یک امر کاملا طبیعی است و موجود وحشتناکی در بالای کوه وجود ندارد، همه حرفهای او را نشنیده میگیرند و یا رد میکنند.
اهالی روستای اینستپ، هر سال نمایشگاهی پاییزه برگزار میکنند که مردم نواحی دور و نزدیک را به آنجا میکشاند و به روستای فقیر و دورافتادهی آنها شهرت و اعتبار میبخشد. علت رونق نمایشگاه، صدای مخوفی است که هنگام توفان از بلندی نیناک، کوهی در نزدیکی روستا شنیده میشود. اهالی روستا و زائران نمایشگاه، این صدا را به موجودی خدایگونه نسبت میدهند که در آن کوه ساکن است.