کتاب "مهمانی باغ سیب" رمانی بسیار جذاب از اتفاقات صدر اسلام و داستان یاران پیامبر مانند حضرت علی (علیه السلام)، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، عمار و ... است. داستانی زیبا از حماسههایی است که یاران و صحابهی پیامبر (صل الله علیه و آله) در عصر روز بعثت آفریدند.
بخشی از کتاب:
«همه با فریاد حمزه از جا پریدند. از چشمان حمزه انگار آتش زبانه میکشید. پوست گندمگونش تیره و کمان در دست راستش میلرزید.
حمزه، رو به ابولهب فریاد زد:
تو برادر منی، عموی محمّدِ امین هستی؟
فرزند عبد المطلب هستی؟ ننگ بر تو.
غیرتت کجاست؟
به او حمله کنند، دشنامش بدهند و تو لال شوی و هیچ کاری نکنی؟
کجاست آن بیغیرتی که جرئت کرده به عزیزتر از جان من توهین کند؟
حمزه چشم گرداند.
ابوجهل مثل مرده، سفید شده و میلرزید.
حمزه جلو رفت.
چنگ انداخت و یقهی ابوجهل را گرفت و بلندش کرد.»